تو
قَرارِ
دلِ
بیقرارِ
منی
...
نمیدونم چرا این عنوان رو برای سفرنامه مشهدم انتخاب کردم ؟!
این اول یه شعره برا امام حسن علیه السلام ، اگه دوست دارید
میتونید بشنویدش من که باهاش خیلی حال میکنم :
گوشکنید!
سفرنامه در ادامه مطلب
الحمدلله رب العالمین یکی از بهترین سفرهای طول عمرم بود !
با الطاف امام رضا
علیه السلامو
حضرت زهرا
سلام الله علیهاو
امام عصر
عجل الله تعالی فرجه الشریف
و توجه ویژه خدا
جل جلالهرفتیم و برگشتیم ،
اما یه نکته :
اون محمدصـادق که رفته ، دیگه بر نمیگرده ؛
تـوجـه ؛ من یه محمدصـادق دیگم ...
قسمت شد که ۷۳ نفر از ۱۰۴ نفر پایمون تو مدرسه سادات
عازم مشهد مقدس بشن ، سفرمون کلا ۷ روز به طول انجامید
و با رفت و برگشت با قطار ۲ روز که به این ترتیب ۵ روز در مشهد بودیم ؛
بنده توی گروه بی گروهها «یا به قول خودم سنگر سازان بی سنگر»
بودم و مسئولینمون آقای محمدی «معاون پایه»
و آقای صابری «دانش آموخته مدرسه» بودند ؛
محل اسکان نیز
حسینیه بیت الجواد
علیه السلامبود .
بسیار سفر پر بار و برکت بود و
انشاءالله که
نقطه عطفی است در زندگی بنده !
رویدادهای هر روز در این سفر :
شنبه :
حرکت با قطار غدیر از مبدا اصفهان به
مقصد مشهد مقدس در ساعت ۷ و ۳۰ دقیقه ب.ظ
یکشنبه :
رسیدن به مشهد مقدس در
ساعت ۳ ب.ظ
و اذن دخول در محفل اشک
دوشنبه :
اولین سحر در حرم آقا امام رضا
علیه السلام
و مشاهده فیلم ۲۳ نفر در سینما هویزه
سهشنبه :
در این روز
برای هم زدن آش اطلاعات درسی ، امتحانی گروهی
که
متعلق به پیشرفت تحصیلی سالهای گذشته بود از ما گرفته شد !
چهارشنبه :
شرکت در مراسم آسایشگاه کفشداران در صحن انقلاب
و
دریافت صبحانه حضرت
علیه السلام
بچهها رفتند فوتسال و قرار بود باقی افراد بروند موزه ،
ولی همانند من خوابش رو دیدند
من گرفتم خوابیدم.
آخرین شب
در حرم آقا امام رضا
علیه السلام.
پنجشنبه :
آخرین سحر در حرم آقا امام رضا
علیه السلامو
و خوردن صبحانه در مهمانسرای
امام رضا
علیه السلام
و
زیارت آخر در این سفر و وداع با امام مهربونمون ...
جمعه :
رسیدن به اصفهان در ساعت ۲ و ۳۰ دقیقه ب.ظ و
تجدید دیدار با خانواده عزیز ...
التماس دعای شهادت به شدت با محبت !
یا زهرا
سلام الله علیها